چراغ قرمز..

یک نفر دلش شکسته بود..

توی ایستگاه استجابت دعا

منتظر نشسته بود؛

منتظر..

ولی دعای او

دیر کرده بود..

او خبر نداشت،

که دعای کوچکش

توی چارراه آسمان

پشت یک چراغ قرمز شلوغ

گیر کرده بود....

 

 

نمیشود نوشت ک این روزها

چقدر عاشقانه باختم..

نمیشود نوشت...

 

 

غمگین ترین جای خاطرات اونجاست که

کم کم احساس می کنی

چهرش داره از یادت میره...

 

 

خدایا

دلم معجزه می خواهد..

از آن معجزه هایی که به هنگامه ی وقوعشان،

"خدایا دوستت دارم"

و

"خدایا شکرت"

میان هق هق گریه هایم گم شود...

خدایا دلم معجزه می خواهد؛

معجزه ای در حد خدا بودنت...

 


خــــدایا..


خســــتم از دنیــات....


 

بدترین درد

مردن نیست؛

دل بستن به کسیست

که سهم تو نیست...

 

 


بلاخره یه روز به آرزوی بچگیام می رسم..

در صف اول نماز

جلوتر از پیش نماز، می ایستم

و همه به من اقتدا خواهند کرد..

چقدر عزیز خواهم شد..!

نماز که تمام شود، همه به سمت من خواهند آمد..

چند قدم که حرکت کنند

کسی فریاد می زند:

بلند بگو

"لا اله الا الله"

 

 

هیچکس شبیه تو نیست..

هیچوقت،

هیچکس

شبیه تو نبوده و نیست..

تو نیستی

و این بی رحمانه ترین امتحان خداست...

 

 

فقط خدا می داند امروز

چقدر فرو ریختم از دیدن کسی که

تنها لباسش شبیه تو بود...

 

 

مدتهاست دستانم را با لیوان چایی ام گرم می کنم..

این اوج تنهاییست...

 

 

فقط باش..

همین که هستی، کافیست..

دور از من

بدون من..

چه فرقی می کند..؟

گل می خری.. خوب است..

برای من نیست؟

نباشد..

همین که رختمان زیر یک آفتاب خشک می شود، کافیست..

دلخوشم به این حماقت شیرین...

 

 

گاهی، دیدن یه عکس دونفره، تو رو یاد اون نمیندازه..

تو رو یاد خودت میندازه..

که چقدر شاد بودی.. چقدر خندون بودی.. چقدر جوون بودی..

گاهی آدما دلشون فقط برای خودشون تنگ میشه..

دلم واسه خودم تنگه...

 

 

از یه جایی به بعد

آدم، دیگه دوست نداره همه چی درست بشه..

دوست داره همه چی

تموم شه...

 

خدایا!

امانتدار خوبی نبودم..

دلی که به امانت داده بودی،

شکست...

 


آهای غریبه!

کنارش می نشینی و فقط با چند آیه قرآن محرمش می شوی..

و من با یک دنیا عشق و حسرت

به او نامحرمم...

 

 

ما به هم نمیرسیم..

دست های ما

دو شاخه اسیر

از دوتا درخت دور،

در دو جنگل جداست...

ای شکوفه های سرخ تو

آرزوی برگ های زرد من!

از قضا اگر تبر

از تنه، من و تو را رها کند؛

باز ما دو پایه می شویم

گیر کرده در دو سمت صندلی..

باز هم

ما به هم نمیرسیم...

 

 

 

یه جایی هم هست تو زندگی

بعد از کلی دویدن

یهو می ایستی،

سرتو میندازی پایین و آروم میگی:

خدایا؛

دیگه زورم نمیرسه...

 

 

چقد سخته که تو باشی،

منم باشم؛

ولی

قسمت نباشه...

 

 

از راهی که باهم آمده بودیم

تنها برگشت؛

و به من گفت:

رفیق نیمه راه!

 

 

اینکه گاهی،

صبح ها

دلت نمیخواد بیدار شی

همیشه نشونه تنبلی نیست؛

.....

خسته ای از زندگی

نمیخوای قبول کنی که

یه روز دیگه شروع شده...

 

 

گاهی فقط از کل دنیا

دلت یکی را می خواهد..

و میدانی  که اگر تا ابد هم خدا خدا کنی،

به دستش نمی آوری..

و چه تلخ است این دانستن...

 

 

با همه چیز کنار آمدم..

دلیل اینهمه دیوانگی ام

تنها، باور جمله آخر توست:

"چیزی بینمان نبود.."

 

 

دیشب وقتی آن پیام "دوستت دارم" به دستم رسید،

در جایی دور از این اتاق، این شهر و این آسمان بودم..

درست موقع نوشتن "من بیشتر" بود

که پیام دیگری آمد:

"اشتباه شد"...

 

 

آدمی را دیدم

که با سایه خود درددل می کرد..

چه رنجی می کشد او

وقتی هوا ابریست!

 

 

همیشه نه

ولی گاهی،

میان خواستن و بودن فاصله ایست..

وقت هایی هست

که کسی را با تمام وجود می خواهی؛

حتی به خاطرش نفس می کشی

زندگی می کنی..

دنیا برایت زیبا می شود

اما؛

بودنت در کنارش محال است..

و این خواستن

همان رویاست..

یا آرزویی دست نیافتنی..

چون

" او مال تو نیـــــــست"

 

 

خوابم نمی برد..

به همه چیز فکر کرده ام..

بیشتر به "تـــــــــو"

تویی که می دانم خوابی..

و قبل از بسته شدن چشم هایت،

به همه چیز فکر کرده ای؛

جز من...

 

 

 

خدایا!

یا حضور کسی رو به زندگیمون هدیه نده

یا اگر میدی،

دیگه ازمون نگیرش..

آخه آدما هم هدیه شون رو پس نمی گیرن..

تو که خــــــــدایی..

 

 

به من قول بده در تمامی سالهای باقی مانده

 

تا ابد مواظب خودت باشی..

 

دیگر نیستم که یادآوری ات کنم...

 

آدمای دلتنگ

وقتایی که خیلی بهشون خوش میگذره و میخندن؛

یهو سرشون رو برمیگردونن اونوری

یکم ثابت میشن

یواش یواش چشماشون پر اشک میشه....

 

می دانم که روزی مرا در آعوش خواهی گرفت..

پشیمان و با چشمانی پر از اشک...

خودم را که نه، عکسم را..

عکسی که کنارش نوشته است:

" بازگشت همه به سوی اوست..."